- ده سراب (دِهْ سَ)
دهی است از دهستان ارادان بخش گرمسار شهرستان دماوند. واقع در 9هزارگزی شمال خاور گرمسار. آب آن از حبله رود تأمین می شود. دارای 420 تن سکنه. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
معنی ده سراب - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
(دِهْ شَ)
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان درختنگان بخش مرکزی شهرستان کرمان. واقع در سی هزارگزی شمال خاوری کرمان. سکنۀ آن 150 تن. آب آن از قنات تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
(دِهْ عَ رَ)
لغت نامه دهخدا
دهی است از بخش ابرقو شهرستان یزد. واقع در 22هزارگزی جنوب باختری ابرقو. دارای 326 تن سکنه می باشد. آب آن از قنات تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
(دِهْ رَ ج)
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان کرچمبو بخش داران شهرستان فریدن. واقع در 29هزارگزی شمال باختری داران. دارای 260 تن سکنه است. آب آن از قنات و چشمه تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
(دِهْ سُ)
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان چولائی خانه بخش حومه شهرستان مشهد. واقع در 35هزارگزی شمال خاوری مشهد دارای 550 تن سکنه است. آب آن از چشمه تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
(دِهْ سَ)
لغت نامه دهخدا
یکی از دهستانهای بخش بافت شهرستان سیرجان. جمعیت آن در حدود یک هزار تن و محدود است از طرف شمال به دهستان دشت آب و از خاور به دهستان کوشک و از جنوب به دهستان خبر. این دهستان وسط دو کوه واقع و هوای آن گرم معتدل است. شغل سکنه زراعت و مالداری است از 14 آبادی بزرگ و کوچک تشکیل شده است. مرکز دهستان قریۀ ده سرد می باشد. که در سی هزارگزی شمال دولت آباد واقع است و دارای 200 تن سکنه است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
(دِهْ سَرْوْ)
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان کوهمره سرخی بخش مرکزی شهرستان شیراز. واقع در 5هزارگزی جنوب باختری شیراز. سکنۀ آن 125 تن. آب آن از چشمه تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
(دِهْ چِ)
لغت نامه دهخدا
دهی است از بخش سنجابی شهرستان کردستان. واقع در 21هزارگزی شمال کوزران با 100 تن سکنه است. آب آن از چاه و راه اتومبیل رو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
(دِهْ سِ)
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان قهستان بخش مرکزی شهرستان سیرجان. واقع در 30هزارگزی شمال خاوری سعیدآباد. سکنۀ آن 200 تن. آب آن از قنات تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
(دِهْ مُ)
لغت نامه دهخدا
دهی است از بخش ایذه شهرستان اهواز. واقع درسیزده هزارگزی جنوب باختری ایذه. دارای 135 تن سکنه. آب آن از چاه و قنات تأمین می شود. ساکنین از طایفۀ بختیاری هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
(دِهْ اَ)
لغت نامه دهخدا
دهی است از بخش پشت آب شهرستان زابل. واقع در چهارهزارگزی شمال خاوری بنجار. سکنۀ آن 1340 تن می باشد. آب آن از رودخانه است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
(دِهْ)
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان دینور بخش صحنۀ شهرستان کرمانشاهان. واقع در 25هزارگزی شمال باختری صحنه. آب آن از رود خانه تینه مو و چشمه. سکنۀ آن 285 تن می باشد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5). دهی است به کنگاور. (یادداشت مؤلف)
(دِهْ تُ)
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان طیبی گرمسیری بخش کهکیلویه شهرستان بهبهان. واقع در 5هزارگزی جنوب باختری لنده مرکز دهستان. دارای 400 تن سکنه است. آب آن از رود خانه مارون تأمین می شود. ساکنین از طایفۀ طیبی هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
به دوران پوست اندازی دوم و به خواب رفتن کرم ابریشم گویند
دوطرف، دوسر، در دیگ